(اگر زمین لحظه ای از حجت خالی باشد اهل خود را فرو خواهد برد)
یکی از مسایلی که ذهن تمام شیعیان را کمی تا قسمتی ابری در برگرفته و مقداری از دغدغه های آنها در سال 2014 تشکیل می دهد، علی الخصوص جوانان و نوجوانان این است که اگر ما در کربلا بودیم امام زمان خود را که امام حسین(ع) بود را ترک نمی کرده و تا پای جان برای ایشان شمشیر می زدیم!!
خب سوال اینجاست آیا تمام کسانی که در مقابل امامشان ایستاده بودند، نماز نمی خواندند؟روزه نمی گرفتند؟و خیلی از آنها برای پدر امام حسین(ع) یعنی حضرت امیرالامومنین علی(ع) مگر شمشیر در رکاب حضرتشان نزده بودند؟دوباره سوال اینجاست پس چرا در حالی که امام خود را می دیدند،بوی ایشان را حس می کردند و با ایشان هم صحبت بودند در مقابل امام خود ایستادند و ایشان را باطل خواندند.
یادمان نمی رود در کربلا امام حسین(ع) فرمودند آنقدر در شکم های شما مال حرام است که چشمانتان را به روی حق بسته اید.آیا فقط مال حرام باعث شد که در مقابل امام حسین(ع) بایستند و راه را بر او ببندند؟مسلما نه، ولی مال حرام یکی از عوامل آنهاست،آنها مهمترین و اصلی ترین هدف خود را که شناخت امام خود بود را فراموش کرده بودند و معرفتشان نسبت به اهل بیت به اندازه ای بود که به ضررشان نباشد.
ولی مردم این زمان چه ؟ آنها هم که بی معرفت هستند، یعنی فرزند امام حسین (ع) را در سال 2014 فراموش کردند و آن حضرت را در چاه غیبت به فراموشی سپردند و حضرت مهدی(ع) را ناظر براعمال رفتار خود نمی بینند.حضرت مهدی(ع) فرزند همان امام در کربلا است و کربلای ما فراموشی اماممان است و معتقدند امامی وجود ندارد ولی در اول نامه ، روایتی برخلاف این عقیده آورده شد.
چرا ما با امام زمان(ع) در مشکلات با ایشان هم صحبت نمی شویم و برای سلامتی ایشان و تعجیل در ظهورشان صدقه نمی دهیم و در دعاهای خود چه بهتر از دعای "اللهم کن لولیک..." را بخوانیم.
آقا جان امام حسین(ع)، من در این روز و این ساعت دوباره با فرزند شما حضرت مهدی(ع) بیعت کرده و تلاشم را نسبت به پیش، بیشتر کرده و فرزند شمارا فراموش نمی کنم و نخواهم کرد.
چون رسول خدا به مدینه هجرت نمود ودایع و امانات مردم که در نزد آن حضرت بود به امیرالمومنین (ع) سپرد تا آن ها را به صاحبانشان بسپارد . حنفلله بن ابی سفیان ، عصیر بن وایل ثقفی را طلبیده و او را گفت : برو در نزد علی بن ابیطالب هشتاد مثقال طلا از او ادعا کن .
بگو من هشتاد مثقال طلا در نزد محمد به امانت گذارده ام و فعلا او به سمت مدینه فرار کرده و شما وکیل او هستی این مبلغ را باید به من رد کنی و اگر از تو شاهد طلبید ما جماعت قریش همه شهادت می دهیم و در قبال این کار تو ، فعلا صد مثقال طلا که ده مثقال آن گردنبند مادرم هند است ، به تو عطا می کنم .
عصیر بن وایل آمد نزد امیرالمومنین (ع) و آنچه به او تعلیم داده بودند ادعا کرد . حضرت از او علامت آن امانت را طلبید . پس هر آنچه در میان ودایع و امانات تفحص کرد اثری ندید. و هر امانتی نام صاحبش بر آن نوشته شده بود و نام عصیر در آن نبود . آن حضرت چندان که عصیر را نصیحت کرد فایده نبخشید . گفت : مرا چند شاهد می باشد ، اینک ابوجهل و پسر او عکرمه و عقبه بن ابی معیط و ابوسفیان و پسرش حنفلله برای شهادت حاضرند . آن حضرت دانست که حیله ای در کار است ، فرمان داد تا شهود را در خانه کعبه حاضر سازند . آنگاه عصیر را طلبید در جایی که شهود سخن او را استماع نکنند و فرمود ای برادر ثقفی بگو این امانت را چه وقت از روز به رسول خدا (ص) سپردی ؟
گفت : هنگام وسط روز امانت را از دست من گرفت و به غلام خود سپرد . پس ابوجهل را طلبید . او سر از شهادت برتافت و گفت : بر من واجب نیفتاده است که چنین شهادتی بدهم .
پس ابوسفیان را طلبید و از او سوال کرد . ابوسفیان گفت : هنگام غروب آفتاب به محمد رد کرد و محمد آن را گرفت و در آستین خود نهاد . پس حنفلله را طلبید . او گفت : هنگامی که خورشید در وسط آسمان بود این امانت را محمد گرفت و در دست خود داشته تا عصیر مراجعت کرد .
پس عقبه را طلبید و از او سوال کرد . عقبه در جواب گفت : محمد این امانت را هنگام عصر تسلیم گرفت و فورا آن را فرستاد به خانه خود .
پس عکرمه را طلبید و از او سوال کرد . عکرمه در جواب گفت : محمد این امانت را هنگام طلوع آفتاب تسلیم گرفت و آن را به خانه فاطمه بنت اسد فرستاد.
عصیر چون این شهادات را مختلفه و متناقضه بشنید دگرگون شد و دانست که کار او به رسوایی می کشد . حضرت امیر فرمود : عصیر رنگ تو چرا زرد شد و انقلابی در تو پدید آمد ؟
عصیر عرض کرد : یا علی رستگار نخواهد شد کسی که مکر و حیله کار او باشد . براستی که من در این بیت از محمد امانتی ندارم.
حنفلله بن ابی سفیان مرا مغرور کرد و ابوسفیان مرا فریب داد . آنگاه آن ها گردنبند هند که نام او بر گردنبند نقش است به من رشوه دادند.
علامه مجلسی در جلد نهم بحار صفحه 487 روایت کرده که طفل شش ماهه ای برسر ناودان آمد به این طریق که از بالای سطح به سینه کشیدن خود را به ناودان رسانید و بر سر ناودان قرار گرفت
مادرش با اضطراب برسر بام دوید اما دسترسی به ناودان پیدا نکرد . فریاد صیحه او بلند شد . همسایگان از زن و مرد به خانه ریختند ، نردبانی نصب کردند فایده نکرد از جهت طول ناودان و بلندی دیوار. عمر از آن کوچه عبور می کرد. بانگ ناله شنید ، به خانه درآمد ، چون از قضیه آگاه شد گفت : چاره این کار جز علی بن ابیطالب کس دیگر قادر نیست ، زود او را خبر کنید .
بستگان آن طفل با ناله به طرف آن حضرت شتاب گرفتند. چون حضرت حاضر شد مادر طفل بنا کرد صیحه کشیدن و نالیدن .
حضرت به سوی آن طفل نظری فرمود ، کلمه ای ادا نمود که کسی نفهمید . پس آن حضرت فرمود طفلی همانند این طفل برسر بام ببرید. چون بردند آن دو طفل به یکدیگر نظری کردند و به زبان خود مثل اینکه تکلم می کنند . به ناگاه دیدند که طفل از سر ناودان رفت بالای سطح. مادرش آمد او را در بر گرفت و صدای هل هله و شادی از اهل خانه چنان بالا گرفت که مردم مثل آن را کمتر دیده بودند
سقیفه،درلغت عربی،به معنی سایبانی است که شیوخ عرب رامهمان خانه ای بوده است که افرادقبیله نیزدرآن جمع میشوندودرباره همه امورقبیله گفت وگومیکرند.سقیفه مشهوردرتاریخ،محل اجتماع قبیله خزرج ازانصاردرمدینه بوده است،ورییس ایشان سعدبن عباده بوده که برای بیعت بااوپس ازوفات پیامبر(ص)درآن محل اجتماع کرده بودند؛وتعدادی ازصحابه پیامبر(ص)نیزپس ازاطلاع یافتن ازاجتماع قبیله خزرج برای تعیین خلیفه پیامبرخودرا سریع به آنجارساندند.درحالی که جسدآن حضرت هنوزبه خاک سپرده نشده بود.این کتاب نتنهادرموردماجرای سقیفه بلکه درموردبرنامه ریزی های قبل از آن وماجراهای بعدکه اثرات آن بودنیزسخن گفته شده.وحقایق قابل توجهی رابیان میکند.ازجمله حقایقی که دراین کتاب به آنها اشاره شده است،میتوان به مواردزیراشاره کرد:1)چگونگی به خلافت رسیدن ابوبکر2.)جانشینی عمروعثمان بعدازابوبکربه عنوان طرحی ازقبل برنامه ریزی شده3.)دلیل سوزاندن آیات وروایات پیامبر(ص)درزمان ابوبکر.4)چگونگی غصب اموال خانم فاطمه زهرا توسط خلفا5.)بیعت نکردن امام علی(ع)تازمانی که خانم فاطمه زهرا(س)زنده بودندودلیل بیعت ایشان بعدازشهادت آن بانوی بزرگوار.6)اذعان بزرگان ازصحابه پیامبر(ص)به حق علی(ع)برای جانشینی پیامبر.7)تهمت هزیان گویی به پیامبر(العیاذبالله)ازطرف خلیفه دوم(لعنت الله علیه)....
برای دانلود کتاب به صورت پی دی اف به کتاب الکترونیکی بروید.
در فصل اول، "پیام غدیر در کتاب و سنت"، به بیان پیمان و عهد الهی که بر عهده بشر به واسطه ابلاغ خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله پرداخته شده است. در دو فصل بعد به دلایل قرآنی و روایی التزام و وفای به این پیمان الهی پرداخته شده و ثابت می گردد که از جمله بهترین راه ها ی وفای به این پیمان الهی، خدمتگزاری به آستان مقدس حضرت ولی العصر ارواحنا فداه است. در نهایت در فصل چهارم به چگونگی خدمت مقبول به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام در آینه دعاها و روایات مربوط به عید غدیر پرداخته می شود. در پشت جلد کتاب این مسیر محتوایی را اینگونه ترسیم می بینیم: "از دیروز، پیمان غدیر، تا ما دست به دست شد و بانگ منادیان، دهان به دهان به گوشمان رسید و مهر امیر علیه السلام، تا قلبهامان، سینه به سینه جریان گرفت. این بار، وقت وفای ماست و این دستان بیعت مهدی است و امروز غدیر ... وقت است که دلدادگان مهدی (علیه السلام)، دلباختگان خدمت او شوند. وقت است که آستین نصرتش بالا زنند و حلقه غلامی اش به گوش آویزند. وقت است که لحظه به لحظه، پیگیر رضایتش باشند، اما: شرمگین و بنده وار، ترسان و امیدوار، خالص و بی آلایش و بیدار ..."
برای دانلود این کتاب بصورت قسمت کتاب الکترونیکی بروید
براساس آیات ابتدایی سوره بقره، تقوا پیشگان ویژگی هایی دارند که مهم ترین آن ها ایمان به غیب است وبا توجه به روایات می توان گفتایمان به حجت غائب خدا مهم ترین مصداق ایمان به غیب است. لذا منتظران واقعی مهدی موعود که پیامبر صلوات الله علیه و آله ایشان را برادران خویش خطاب فرموده باید این ویژگی را داشته باشند.
در این کتاب با زبانی ساده و با بهره جویی از آیات و همچنین روایات مورد قبول شیعه و سنی، ویژگی ها، وظایف و پاداش منتظران بیان شده و در نهایت راهکار هایی برای ثابت قدم ماندن در دین در این روزگار پرخطر ارائه شده است.
درفصل اول، "پیام غدیردرکتاب و سنت"،به بیان پیمان و عهد الهی که بر عهده بشر به واسطه ابلاغ خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله پرداخته شده است. در دو فصل بعد به دلایل قرآنی و روایی التزام و وفای به این پیمان الهی پرداخته شده و ثابت می گردد که از جمله بهترین راه ها ی وفای به این پیمان الهی، خدمتگزاری به آستان مقدس حضرت ولی العصر ارواحنا فداه است. در نهایت در فصل چهارم به چگونگی خدمت مقبول به ساحت مقدس امام زمان علیه السلام در آینه دعاها و روایات مربوط به عید غدیر پرداخته می شود. در پشت جلد کتاب این مسیر محتوایی را اینگونه ترسیم می بینیم: "از دیروز، پیمان غدیر، تا ما دست به دست شد و بانگ منادیان، دهان به دهان به گوشمان رسید و مهر امیر علیه السلام، تا قلبهامان، سینه به سینه جریان گرفت. این بار، وقت وفای ماست و این دستان بیعت مهدی است و امروز غدیر ... وقت است که دلدادگان مهدی (علیه السلام)، دلباختگان خدمت او شوند. وقت است که آستین نصرتش بالا زنند و حلقه غلامی اش به گوش آویزند. وقت است که لحظه به لحظه، پیگیر رضایتش باشند، اما: شرمگین و بنده وار، ترسان و امیدوار، خالص و بی آلایش و بیدار ..
کتاب چکیده ی اندیشه ها خلاصه ای از کتاب های دکتر محمد تیجانی می باشد که حسین غفاری ساروی به جمع آوردی آن پرداخته است.این کتاب شامل هفت فصل می باشدکه به شرح ذیل است:
فصل اول:گذری کوتاه بر زندگی دکتر محمد تیجانی دارد.
فصل دوم:بررسی عقاید شیعیان و اهل سنت
فصل سوم:شرح عملکرد برخی اصحاب پیامبر(ص)
فصل چهارم:دفاع از حریم تشیع
فصل پنجم:نگاهی اجمالی به عملکرد شیعیان و اهل سنت دارد.
فصل ششم:شامل توضیحاتی کوتاه درباره ی وهابیت است.
فصل هفتم:در دادگاه(پایانی شیرین برای شیعیان و محبین اهل بیت(ع))
دوستانی که تمایل به دانلود کتاب به صورت pdf دارند، می توانند به قسمت "کتاب الکترونیکی" مراجعه کرده و دانلود نمایند.